انقدر دلتنگم که دوست ندارم جز نوشتن هیچ کاری کنم ..اصلا برام مهم نیس که فردا امتحان دارم یا اصلا این ترم مشروط میشم یا ن ..
برام مهم نیست ک جسمم گرسنس یا سیر
ولی خوب میدونم که روحم گرسنس؛ پُر ام از حرفایی که نزده ام ،پُر ام از ادمایی که بودنشون یه جور آزارم میداد و نبودنشون بدتر
دلم یه کور سوی روشنایی میخواد تو این سیاهی مطلق .......
شرمندم😔...
برچسب : نویسنده : khoodnevis بازدید : 63
من میگویم :
ما برای آینده به مهندس احتیاجی نداریم به استاد ،وکیل ،کارگر و غیره هم نیازی نداریم ؛ما در وهله ی اول به دکتر و روانشناس نیاز داریم برای درمانِ جامعه ای پر از بیماران جسمی و روحی ...
شرمندم😔...
برچسب : نویسنده : khoodnevis بازدید : 42
شرمندم😔...
برچسب : نویسنده : khoodnevis بازدید : 98
برچسب : نویسنده : khoodnevis بازدید : 84
با همان قلب منجمد و سرما زده ی همیشگی ..
ولی این بار!
کوله باری به دوش
کوله ای که ارمغانش تک تکِ برگ های پاییزی کوچه های این شهر است
همان برگ هایی که قدم های پاییزیمان مُهر خاطرات را به رویش هک کرده است
آورده ام برایت ..که جا کنی لای همان خاطرات همیشگیمان ..
که بر زمین نماند ..
پژمرده نشود ..
و عابران بی توجه ،زیر قدم های سردشان لگد مالش نکنند ..
شرمندم😔...
برچسب : نویسنده : khoodnevis بازدید : 75
برچسب : نویسنده : khoodnevis بازدید : 100
نوشتن همیشه آرامم میکند
میدانی!
امشب میخواهم کمی دیوانه تر بنویسم ..
کمی پریشان تر،
و شاید هم کمی غمگین تر ..
پریشان مثل موهایش،
و غمگین مثل ......
آه مگر غمگین تر از چشمانش هست؟!
بگذریم ! امشب حتی نوشتن هم آرامم نکرد ..
شرمندم😔...
برچسب : نویسنده : khoodnevis بازدید : 78
انزوا نتیجه ی یک انتظار طولانی،
یک صبر بیش از اندازه ،
گریه های یواشکی،
امید های واهی
مرورِ گاه و بی گاه خاطرات
و ساعت ها خیال پردازی و فکر کردن به حرفاییست که قرار نیست
هیچ قت گفته شود ..
شما بودید منزوی نمیشدید؟!
شرمندم😔...
برچسب : نویسنده : khoodnevis بازدید : 91
دلم یک خوشحالی غیر منتظره میخواهد ..
مثل سورپراز شدن موقع گرفتن هدیه ی تولد ..
یا مثل خبر عروسی صمیمی ترین دوستت
یا حتی یک مسافرت خانوادگیه چند روزه
اصلا کمی توقعم را پایین بیاورم ،،
مثل بارش اولین برف زمستانی
یاحتی شنیدن صدای نواختن موسیقی از پشت پنجره های اتاق
اصلا همه ی این ها را کنار بگذاریم یک جفت پا هم باشد که همقدم کوچه های تنهاییم شود کفایت می کند ...
شرمندم😔...
برچسب : نویسنده : khoodnevis بازدید : 84
یادم می آید آن اول ها، اوایل دوره ی نوجوانی ام
با هر ابراز علاقه ای از طرف جنس مخالف ساعت ها در رویاهای دخترانه ام غرق میشدم، حتی گاهی در رویاهایم خودم را صاحب شوهر و فرزند میدیدم و از زندگی سراسر عشق خیالی ام غرق در ذوق و شعف میشدم ..
اکنون خیلی از آن زمان گذشته است اما من دیگر آن دخترک احساسی و رویا پرداز دیروز نیستم ..
نهایت در جواب دوستت دارم های یک جنس مخالف لبخندی بزنم و با تشکری خالی از هرگونه احساس به شیفتگی چشمانش پایان دهم ...
شرمندم😔...
برچسب : نویسنده : khoodnevis بازدید : 64